معنی فارسی cozier

B1

مقایسه‌ای برای بیان راحتی و دلپذیری بیش‌تر یک شی یا فضا نسبت به دیگری.

More comfortable and inviting than something else, used for comparison.

adjective
معنی(adjective):

Affording comfort and warmth; snug; social

example
معنی(example):

این صندلی از آنچه انتظار داشتم راحت‌تر است.

مثال:

This chair is cozier than I expected.

معنی(example):

او می‌بیند که دفتر جدیدش از دفتر قبلی راحت‌تر است.

مثال:

She finds her new office cozier than her previous one.

معنی فارسی کلمه cozier

: معنی cozier به فارسی

مقایسه‌ای برای بیان راحتی و دلپذیری بیش‌تر یک شی یا فضا نسبت به دیگری.