معنی فارسی cputime

B1

زمان پردازنده، مدت زمانی است که پردازنده مرکزی (CPU) در حال پردازش داده‌ها و دستورالعمل‌ها است.

The amount of time a CPU spends processing instructions from a program.

example
معنی(example):

برنامه زمان پردازنده را برای بهینه‌سازی عملکرد خود اندازه‌گیری کرد.

مثال:

The program measured the CPU time to optimize its performance.

معنی(example):

او بعد از اجرای شبیه‌سازی‌ها زمان پردازنده را بررسی کرد.

مثال:

He checked the CPU time after running the simulations.

معنی فارسی کلمه cputime

: معنی cputime به فارسی

زمان پردازنده، مدت زمانی است که پردازنده مرکزی (CPU) در حال پردازش داده‌ها و دستورالعمل‌ها است.