معنی فارسی crème brûlée
B2 /kɹɛm bɹuˈleɪ/دسر فرانسوی با لایهای از شکر کاراملی بر روی یک کرم وانیلی.
A dessert consisting of a rich custard base topped with a contrasting layer of hard caramel.
- noun
noun
معنی(noun):
A dessert of custard, covered by a brittle layer of browned sugar.
example
معنی(example):
کره بروله دارای یک لایه شکر کاراملی شده است.
مثال:
Crème brûlée has a caramelized sugar top.
معنی(example):
برای دسر، من کرم بروله سفارش دادم.
مثال:
For dessert, I ordered crème brûlée.
معنی فارسی کلمه crème brûlée
:
دسر فرانسوی با لایهای از شکر کاراملی بر روی یک کرم وانیلی.