معنی فارسی crémants
B2نوعی شراب گازدار که معمولاً در فرانسه تولید میشود.
A type of sparkling wine, usually produced in France.
- NOUN
example
معنی(example):
در پذیرایی عروسی، crémants خوشمزهای سرو کردند.
مثال:
They served delicious crémants at the wedding reception.
معنی(example):
من از چشیدن crémants مختلف از نواحی مختلف لذت میبرم.
مثال:
I enjoy tasting different crémants from various regions.
معنی فارسی کلمه crémants
:
نوعی شراب گازدار که معمولاً در فرانسه تولید میشود.