معنی فارسی crab tree

B1

درخت خرچنگ، درختی با میوه‌های کوچک که معمولاً در باغ‌ها و پارک‌ها کاشته می‌شود و به زیبایی محوطه کمک می‌کند.

A tree that bears small fruits, often planted in gardens or parks for ornamental value.

noun
معنی(noun):

A tree that bears wild apples.

example
معنی(example):

درخت خرچنگ در باغ ما شروع به شکوفه زدن کرده است.

مثال:

The crab tree in our garden has started blooming.

معنی(example):

من یک درخت خرچنگ نزدیک رودخانه مشاهده کردم.

مثال:

I noticed a crab tree near the river.

معنی فارسی کلمه crab tree

: معنی crab tree به فارسی

درخت خرچنگ، درختی با میوه‌های کوچک که معمولاً در باغ‌ها و پارک‌ها کاشته می‌شود و به زیبایی محوطه کمک می‌کند.