معنی فارسی crab-walked
B1حرکت کردن به طور خزنده با پاهای خم و دستها برای حرکت به جلو یا عقب، معمولاً در بازیها یا تمرینات.
To move by bending the knees and hands with the back facing downward, resembling a crab movement.
- VERB
example
معنی(example):
کودک با پایین آمدن به سمت جلو و پشت روی زمین به سمت اسباب بازی رفت.
مثال:
The child crab-walked across the room to reach the toy.
معنی(example):
در حین بازی، ما به طرفین خزیدیم تا روی خطوط پا نذاریم.
مثال:
During the game, we crab-walked to avoid stepping on the lines.
معنی فارسی کلمه crab-walked
:
حرکت کردن به طور خزنده با پاهای خم و دستها برای حرکت به جلو یا عقب، معمولاً در بازیها یا تمرینات.