معنی فارسی crabier
B1خرچنگگیر، نوعی خرچنگ که به خاطر نحوه راه رفتن غیرمعمولش معروف است.
A type of crab known for its unique sideways walking behavior.
- NOUN
example
معنی(example):
خرچنگگیر به خاطر سبک راه رفتن خاصش شناخته شده است.
مثال:
The crabier is known for its peculiar walking style.
معنی(example):
یک خرچنگگیر به صورت جانبی بر روی شن حرکت کرد.
مثال:
A crabier walked sideways across the sand.
معنی فارسی کلمه crabier
:
خرچنگگیر، نوعی خرچنگ که به خاطر نحوه راه رفتن غیرمعمولش معروف است.