معنی فارسی crabstick

B1

چوب خرچنگ، یک نوع محصول غذایی ابداع شده که معمولاً از گوشت ماهی تهیه می‌شود و شبیه به خرچنگ است.

A type of imitation crab product sold in sticks, often made from fish.

noun
معنی(noun):

A cudgel, originally made of the wood of a crabapple tree, hence any similar club.

معنی(noun):

A crabby, ill-tempered person.

example
معنی(example):

یک چوب خرچنگ می‌تواند به این غذا اضافه شود.

مثال:

A single crabstick can be added to the dish.

معنی(example):

من یک چوب خرچنگ از فروشگاه خریدم.

مثال:

I bought a crabstick from the store.

معنی فارسی کلمه crabstick

: معنی crabstick به فارسی

چوب خرچنگ، یک نوع محصول غذایی ابداع شده که معمولاً از گوشت ماهی تهیه می‌شود و شبیه به خرچنگ است.