معنی فارسی crack willows
B2نوعی درخت بید که معمولاً در نواحی مرطوب رشد میکند و به خاطر وجود ترکها و شکافها در شاخههای آن شناخته میشود.
A type of willow tree known for its cracked trunks and branches, often found in wet areas.
- noun
noun
معنی(noun):
A species of willow native to Europe and western Asia, Salix fragilis.
example
معنی(example):
بیدهای ترکخورده به آرامی در باد تکان میخوردند.
مثال:
The crack willows swayed gracefully in the wind.
معنی(example):
ما در کنار بیدهای ترکخورده در کنار رودخانه قدم زدیم.
مثال:
We walked by the crack willows near the river.
معنی فارسی کلمه crack willows
:
نوعی درخت بید که معمولاً در نواحی مرطوب رشد میکند و به خاطر وجود ترکها و شکافها در شاخههای آن شناخته میشود.