معنی فارسی cradleboard
B1گهواره‌ای که برای حمل نوزادان استفاده می‌شود و معمولاً در فرهنگ‌های خاص وجود دارد.
A type of carrying frame for infants, commonly used in Native American cultures.
- noun
noun
معنی(noun):
A board of the kind traditionally used by Native Americans for carrying a baby.
example
معنی(example):
مادر آمریکایی ایندیجنوس از گهواره برای حمل فرزندش استفاده کرد.
مثال:
The Native American mother used a cradleboard to carry her child.
معنی(example):
گهواره‌ها ابزارهای سنتی برای مراقبت از نوزادان هستند.
مثال:
Cradleboards are traditional tools for caring for infants.
معنی فارسی کلمه cradleboard
:
گهواره‌ای که برای حمل نوزادان استفاده می‌شود و معمولاً در فرهنگ‌های خاص وجود دارد.
