معنی فارسی craggan
B2یک صخره یا تپه زبانهدار و خشن که معمولاً قابلیت کوهنوردی دارد.
A rugged rock cliff or hill, often steep and challenging.
- NOUN
example
معنی(example):
ما به سمت قله صخرهای (کرگن) بالا رفتیم و از مناظر لذت بردیم.
مثال:
We hiked up the craggan and enjoyed the view.
معنی(example):
کرگن شیب تند و چالشی برای صعود بود.
مثال:
The craggan was steep and challenging to climb.
معنی فارسی کلمه craggan
:
یک صخره یا تپه زبانهدار و خشن که معمولاً قابلیت کوهنوردی دارد.