معنی فارسی craie

A2

گچ، ماده‌ای سفید و پودری که برای نوشتن و یا کشیدن استفاده می‌شود.

Chalk, a soft white limestone used for writing or drawing.

example
معنی(example):

او از تکه‌ای گچ برای نشانه‌گذاری زمین استفاده کرد.

مثال:

He used a piece of craie to mark the ground.

معنی(example):

معلم با گچ سفید روی تخته نوشت.

مثال:

The teacher wrote on the board with white craie.

معنی فارسی کلمه craie

: معنی craie به فارسی

گچ، ماده‌ای سفید و پودری که برای نوشتن و یا کشیدن استفاده می‌شود.