معنی فارسی craighle
B2کرید، نام مکانی که به خاطر زیباییهای طبیعی و مناظر دیدنی شناخته میشود.
A place name often associated with picturesque landscapes.
- NOUN
example
معنی(example):
روستای کرید برای مناظر طبیعیاش شناخته شده است.
مثال:
The village of Craighle is known for its scenic views.
معنی(example):
ما در طول تعطیلاتمان در اسکاتلند به کرید رفتیم.
مثال:
We visited Craighle during our vacation in Scotland.
معنی فارسی کلمه craighle
:
کرید، نام مکانی که به خاطر زیباییهای طبیعی و مناظر دیدنی شناخته میشود.