معنی فارسی craizey
B1دیوانهکننده، به حالتی گفته میشود که غیرمعمول و غیرمنطقی باشد.
Crazy or extremely unconventional.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
آن ایده برای من فقط دیوانهکننده است!
مثال:
That idea is just craizey to me!
معنی(example):
او در مهمانی کمی دیوانهوار رفتار میکرد.
مثال:
He was acting a bit craizey at the party.
معنی فارسی کلمه craizey
:
دیوانهکننده، به حالتی گفته میشود که غیرمعمول و غیرمنطقی باشد.