معنی فارسی cramberry

B1

کرامبری، میوه‌ای کوچک و ترش که معمولاً در پخت دسرها و تهیه سس‌ها به کار می‌رود.

A small, tart fruit often used in cooking and desserts, especially popular during holidays.

example
معنی(example):

کرامبری میوه‌ای است که معمولاً در دسرها استفاده می‌شود.

مثال:

Cramberry is a fruit often used in desserts.

معنی(example):

شما می‌توانید سس از کرامبری برای جشن شکرگذاری درست کنید.

مثال:

You can make sauce from cramberry for Thanksgiving.

معنی فارسی کلمه cramberry

: معنی cramberry به فارسی

کرامبری، میوه‌ای کوچک و ترش که معمولاً در پخت دسرها و تهیه سس‌ها به کار می‌رود.