معنی فارسی crampoon

B1

نوعی درد یا انقباض در ناحیه شکم یا اندام‌های داخلی.

A term describing a painful cramp often experienced in the abdomen.

example
معنی(example):

بعد از تمرین، او در ناحیه شکم احساس درد گرفتگی کرد.

مثال:

She felt a crampoon in her abdomen after the exercise.

معنی(example):

درد گرفتگی باعث شد که او نتواند به دویدن ادامه دهد.

مثال:

The crampoon made it difficult for him to continue running.

معنی فارسی کلمه crampoon

: معنی crampoon به فارسی

نوعی درد یا انقباض در ناحیه شکم یا اندام‌های داخلی.