معنی فارسی cranesman

B1

فردی که مسئولیت هدایت و کنترل جرثقیل را بر عهده دارد.

Another term for a person who operates a crane.

example
معنی(example):

کارگر جرثقیل با احتیاط بار را تنظیم کرد.

مثال:

The cranesman adjusted the load carefully.

معنی(example):

هر کارگر جرثقیل باید دستورالعمل‌های ایمنی را رعایت کند.

مثال:

Every cranesman must follow safety protocols.

معنی فارسی کلمه cranesman

: معنی cranesman به فارسی

فردی که مسئولیت هدایت و کنترل جرثقیل را بر عهده دارد.