معنی فارسی craniocele

B2

کرانیوسل، ناهنجاری مادرزادی است که در آن جمجمه به درستی شکل نمی‌گیرد و ممکن است بافت‌های مغزی به سمت خارج خارج شوند.

A birth defect where there is a defect in the skull allowing brain tissue to protrude.

example
معنی(example):

کرانیوسل نوعی نقص تولد است.

مثال:

A craniocele is a type of birth defect.

معنی(example):

معمولا برای درمان کرانیوسل به عمل جراحی نیاز است.

مثال:

Surgery is often required to treat a craniocele.

معنی فارسی کلمه craniocele

: معنی craniocele به فارسی

کرانیوسل، ناهنجاری مادرزادی است که در آن جمجمه به درستی شکل نمی‌گیرد و ممکن است بافت‌های مغزی به سمت خارج خارج شوند.