معنی فارسی craped

B1

کنده شده، به معنای جدا کردن یا برداشتن یک لایه، معمولاً از سطحی.

Past tense of 'crape', meaning to peel or scrape something off, usually a surface.

example
معنی(example):

او رنگ قدیمی را از دیوار کنده است.

مثال:

He craped the old paint off the wall.

معنی(example):

پس از کنده شدن رنگ، دیوار به مراتب بهتر به نظر می‌رسید.

مثال:

After craping, the wall looked much better.

معنی فارسی کلمه craped

: معنی craped به فارسی

کنده شده، به معنای جدا کردن یا برداشتن یک لایه، معمولاً از سطحی.