معنی فارسی craquelures
B1ترکها به قشر رو به سپیدی اشاره دارند که بر روی سطوح مختلف به ویژه در هنر ظاهر میشوند.
The fine cracks that appear on the surface of materials, especially art, indicating age or texture.
- NOUN
example
معنی(example):
ترکهای روی نقاشی به آن شخصیت میدهد.
مثال:
The painting's craquelures give it character.
معنی(example):
ترکهای سرامیکها داستانی از سن آنها را روایت میکند.
مثال:
The craquelures in the ceramics tell a story of age.
معنی فارسی کلمه craquelures
:
ترکها به قشر رو به سپیدی اشاره دارند که بر روی سطوح مختلف به ویژه در هنر ظاهر میشوند.