معنی فارسی crateriform
B1کاتریفرم، به شکلی اشاره دارد که شبیه به یک دهانه حفرهای باشد، به ویژه در زمینههای زمینشناسی و آتشفشانشناسی.
Having the form or shape of a crater.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
ساختار کاتریفرم آتشفشان چشمگیر بود.
مثال:
The crateriform structure of the volcano was impressive.
معنی(example):
دانشمندان ویژگیهای کاتریفرم را در سطح ماه مطالعه کردند.
مثال:
Scientists studied the crateriform features on the moon's surface.
معنی فارسی کلمه crateriform
:
کاتریفرم، به شکلی اشاره دارد که شبیه به یک دهانه حفرهای باشد، به ویژه در زمینههای زمینشناسی و آتشفشانشناسی.