معنی فارسی crawfoot
B1پاچهچروک، کاربردی در مطالعات باستانشناسی و نشانهای از زندگی انسانهای اولیه.
A term used in archaeology to refer to specific remnants related to ancient human activities.
- NOUN
example
معنی(example):
باستانشناس یک پاچهچروک در ویرانههای باستانی پیدا کرد.
مثال:
The archaeologist found a crawfoot in the ancient ruins.
معنی(example):
پاچهچروکها معمولاً در بحثهای مربوط به تمدنهای باستانی استفاده میشوند.
مثال:
Crawfoots are often used in discussions about ancient civilizations.
معنی فارسی کلمه crawfoot
:
پاچهچروک، کاربردی در مطالعات باستانشناسی و نشانهای از زندگی انسانهای اولیه.