معنی فارسی crazy bone
B1استخوان دیوانه، به معنای داشتن علاقه یا تمایل به کارهای عجیب و ماجراجویانه.
A playful term for someone who enjoys unusual or adventurous activities.
- noun
noun
معنی(noun):
The funny bone; the ulnar nerve in the elbow.
example
معنی(example):
او حتماً یک استخوان دیوانه در بدنش دارد تا اینقدر ماجراجو باشد.
مثال:
She must have a crazy bone in her body to be so adventurous.
معنی(example):
او با یک استخوان دیوانه به دنیا آمده که او را به ورزشهای شدید علاقهمند میکند.
مثال:
He was born with a crazy bone that makes him love extreme sports.
معنی فارسی کلمه crazy bone
:
استخوان دیوانه، به معنای داشتن علاقه یا تمایل به کارهای عجیب و ماجراجویانه.