معنی فارسی crazy bones

B1

به معنای فعال و پرانرژی بودن، معمولاً در زمینه شادی و سرگرمی.

A term describing someone who is always active or playful.

noun
معنی(noun):

The funny bone; the ulnar nerve in the elbow.

example
معنی(example):

او عاشق رقص است، حتی وقتی که استخوان‌های دیوانه دارد.

مثال:

She loves to dance, even when she's got crazy bones.

معنی(example):

مادربزرگم می‌گوید که من استخوان‌های دیوانه دارم چون هرگز آرام نمی‌نشینم.

مثال:

My grandma says I've got crazy bones because I never sit still.

معنی فارسی کلمه crazy bones

: معنی crazy bones به فارسی

به معنای فعال و پرانرژی بودن، معمولاً در زمینه شادی و سرگرمی.