معنی فارسی creakily

B1

creakily به معنای به آرامی و به صورت جیرجیرکننده عمل کردن است.

In a manner that produces creaking sounds; often refers to old or worn surfaces.

example
معنی(example):

پله‌های قدیمی به آرامی و در عین حال با صدای جیرجیر زیر پاهای من پژواک می‌زدند.

مثال:

The old stairs creakily echoed under my footsteps.

معنی(example):

او به آرامی و با صدای جیرجیر به سمت اتاق حرکت کرد و از تخته‌های شل دوری می‌کرد.

مثال:

He moved creakily across the room, avoiding the loose floorboards.

معنی فارسی کلمه creakily

: معنی creakily به فارسی

creakily به معنای به آرامی و به صورت جیرجیرکننده عمل کردن است.