معنی فارسی creatinin

B1

ماده ای که در نتیجه متابولیسم پروتئین تولید می‌شود و نشان دهنده عملکرد کلیه است.

A substance produced from protein metabolism that indicates kidney function.

example
معنی(example):

سطوح creatinin در خون می‌تواند عملکرد کلیه را نشان دهد.

مثال:

Creatinin levels in the blood can indicate kidney function.

معنی(example):

پزشکان سطوح creatinin را در طول ارزیابی‌های سلامتی بررسی می‌کنند.

مثال:

Doctors check creatinin levels during health assessments.

معنی فارسی کلمه creatinin

: معنی creatinin به فارسی

ماده ای که در نتیجه متابولیسم پروتئین تولید می‌شود و نشان دهنده عملکرد کلیه است.