معنی فارسی creatinine

B1 /kɹiˈæ.təˌnin/

ماده‌ای که در نتیجه تجزیه کراتین در عضلات تولید می‌شود و معمولاً در آزمایش‌های خون و ادرار برای بررسی عملکرد کلیه‌ها اندازه‌گیری می‌شود.

A waste product formed from muscle metabolism, measured to assess kidney function.

noun
معنی(noun):

A heterocyclic amine, 2-amino-1-methyl-5H-imidazol-4-one, formed by the metabolism of creatine.

example
معنی(example):

پزشکان برای ارزیابی عملکرد کلیه‌ها سطح کراتینین را آزمایش می‌کنند.

مثال:

Doctors test for creatinine levels to assess kidney function.

معنی(example):

سطوح بالای کراتینین می‌تواند نشانه‌ای از مشکلات کلیوی باشد.

مثال:

High creatinine levels can indicate kidney problems.

معنی فارسی کلمه creatinine

: معنی creatinine به فارسی

ماده‌ای که در نتیجه تجزیه کراتین در عضلات تولید می‌شود و معمولاً در آزمایش‌های خون و ادرار برای بررسی عملکرد کلیه‌ها اندازه‌گیری می‌شود.