معنی فارسی creatorship
B2خالق بودن به مسئولیت و هویتی اشاره دارد که یک خلاق در فرآیند ایجاد شیء دارد.
The state or condition of being a creator, particularly in the context of producing artistic or literary works.
- NOUN
example
معنی(example):
خالق بودن او در هر قطعه از آثار هنریاش مشهود بود.
مثال:
His creatorship was evident in every piece of his artwork.
معنی(example):
او به خالق بودن خود افتخار میکرد و داستانهایش را با دیگران به اشتراک میگذاشت.
مثال:
She took pride in her creatorship, sharing her stories with others.
معنی فارسی کلمه creatorship
:
خالق بودن به مسئولیت و هویتی اشاره دارد که یک خلاق در فرآیند ایجاد شیء دارد.