معنی فارسی credit crunch

C1

وضعیتی اقتصادی که در آن نهادهای مالی از ارائه وام به دلیل ریسک‌های بالا خودداری می‌کنند.

A sudden reduction in the general availability of loans or credit, leading to a lack of liquidity in the economy.

noun
معنی(noun):

A period of economic crisis in which credit and investment capital are difficult to obtain.

example
معنی(example):

در دوره کاهش اعتباری، بسیاری از کسب و کارها برای دریافت وام مشکل داشتند.

مثال:

During the credit crunch, many businesses struggled to obtain loans.

معنی(example):

کاهش اعتبار منجر به کاهش قابل توجهی در هزینه‌های مصرف‌کنندگان شد.

مثال:

The credit crunch led to a significant decline in consumer spending.

معنی فارسی کلمه credit crunch

: معنی credit crunch به فارسی

وضعیتی اقتصادی که در آن نهادهای مالی از ارائه وام به دلیل ریسک‌های بالا خودداری می‌کنند.