معنی فارسی creep into

B2

به تدریج و به آرامی به چیزی وارد شدن، مانند احساسات یا افکار.

To gradually and subtly enter into something, such as emotions or thoughts.

example
معنی(example):

ترس به تدریج به ذهنش نفوذ کرد در حالی که شب ادامه داشت.

مثال:

Fear started to creep into his mind as the night went on.

معنی(example):

احساس ناکامی به تدریج به افکارش نفوذ کرد.

مثال:

A sense of failure began to creep into her thoughts.

معنی فارسی کلمه creep into

: معنی creep into به فارسی

به تدریج و به آرامی به چیزی وارد شدن، مانند احساسات یا افکار.