معنی فارسی creepily

B1

به طرز ترسناکی، به گونه‌ای که احساس ناراحتی یا ترس ایجاد کند.

In a manner that causes an uncomfortable feeling of fear or unease.

adverb
معنی(adverb):

In a creepy manner.

معنی(adverb):

With a furtive creeping motion.

example
معنی(example):

او به دوربین به طرز ترسناکی لبخند زد.

مثال:

He smiled creepily at the camera.

معنی(example):

طرز حرکت او به طرز ترسناکی شبیه به یک روح بود.

مثال:

The way she moved was creepily similar to a ghost.

معنی فارسی کلمه creepily

: معنی creepily به فارسی

به طرز ترسناکی، به گونه‌ای که احساس ناراحتی یا ترس ایجاد کند.