معنی فارسی cremasterial

B1

تعریف کامل به فارسی: مربوط به عضلاتی که از بیضه‌ها مراقبت می‌کنند و در تنظیم دما و موقعیت آنها نقش دارند.

Relating to the cremaster muscle, which supports the testes.

example
معنی(example):

عضله کریمستری موقعیت بیضه‌ها را کنترل می‌کند.

مثال:

The cremasterial muscle controls the position of the testes.

معنی(example):

درک عملکرد کریمستری در مطالعات آناتومی مهم است.

مثال:

An understanding of cremasterial function is important in anatomy studies.

معنی فارسی کلمه cremasterial

: معنی cremasterial به فارسی

تعریف کامل به فارسی: مربوط به عضلاتی که از بیضه‌ها مراقبت می‌کنند و در تنظیم دما و موقعیت آنها نقش دارند.