معنی فارسی cremating

B1

سوزاندن به فرایند سوزاندن جسم مرده اشاره دارد، معمولاً به عنوان یک انتخاب برای دفن یا یادبود.

The process of destroying a body by fire, often chosen as a method of disposal after death.

verb
معنی(verb):

To burn something to ashes.

معنی(verb):

To incinerate a dead body (as an alternative to burial).

example
معنی(example):

سوزاندن یک عزیز انتخاب شخصی برای بسیاری از خانواده‌ها است.

مثال:

Cremating a loved one is a personal choice for many families.

معنی(example):

آنها در فرآیند سوزاندن حیوان خانگی محبوبشان راحتی پیدا کردند.

مثال:

They found comfort in the process of cremating their beloved pet.

معنی فارسی کلمه cremating

: معنی cremating به فارسی

سوزاندن به فرایند سوزاندن جسم مرده اشاره دارد، معمولاً به عنوان یک انتخاب برای دفن یا یادبود.