معنی فارسی crematory
B1کرماتوری، ساختمانی است که مخصوص سوزاندن مردگان و تبدیل آنان به خاکستر طراحی شده است.
A facility equipped for the cremation of bodies.
- noun
- adjective
noun
معنی(noun):
The establishment or furnace that cremates bodies.
adjective
معنی(adjective):
Pertaining to the act of cremating bodies.
example
معنی(example):
کرماتوری جایی است که بدن سوزانده میشود.
مثال:
The crematory is where the body is cremated.
معنی(example):
خانوادهها معمولاً برای مراسم یادبود به کرماتوری مراجعه میکنند.
مثال:
Families often visit the crematory for memorial services.
معنی فارسی کلمه crematory
:
کرماتوری، ساختمانی است که مخصوص سوزاندن مردگان و تبدیل آنان به خاکستر طراحی شده است.