معنی فارسی crenellate
B1 /ˈkɹɛnəˌleɪt/دژ دندانهدار، به معنای ایجاد برجستگیهایی بر روی دیوار برای دفاع.
To provide with battlements or crenels, especially for defense.
- verb
verb
معنی(verb):
To furnish with crenelles.
معنی(verb):
To indent; to notch.
example
معنی(example):
قلعه باستانی دژ دندانهداری برای دفاع بود.
مثال:
The ancient fortress was crenellated for defense.
معنی(example):
آنها تصمیم گرفتند دیوارها را دندانهدار کنند تا امنیت را افزایش دهند.
مثال:
They decided to crenellate the walls to enhance security.
معنی فارسی کلمه crenellate
:
دژ دندانهدار، به معنای ایجاد برجستگیهایی بر روی دیوار برای دفاع.