معنی فارسی crenelles
B2کرنلها، جمع کلمه کرنل، نشانههایی در دژها که برای دفاع و دیدهبانی کاربرد دارند.
Plural form of crenelle; defensive notches in battlements.
- noun
noun
معنی(noun):
The space between merlons in a crenelated battlement.
example
معنی(example):
کرنلهای قلعه دفاعی استراتژیک را فراهم کردند.
مثال:
The crenelles of the castle provided strategic defense.
معنی(example):
بازدیدکنندگان هنگام بازدید از دژ، به کرنلها توجه کردند.
مثال:
Visitors admired the crenelles while touring the fortress.
معنی فارسی کلمه crenelles
:
کرنلها، جمع کلمه کرنل، نشانههایی در دژها که برای دفاع و دیدهبانی کاربرد دارند.