معنی فارسی crepitated
B2کریپیتیشن به معنای صدای خشک و خفیفی است که به ویژه هنگام شکستن یا ترکیدن مواد ایجاد میشود.
To make a crackling or popping sound, typically associated with burning or breaking.
- verb
verb
معنی(verb):
To crackle, to make a crackling sound.
example
معنی(example):
آتش در حالی که چوب میسوزد، صداهای خفیفی تولید میکند.
مثال:
The fire crepitated as the wood burned.
معنی(example):
او صدای خشخش برگها را زیر پاهایش شنید.
مثال:
He heard the crepitated sound of the leaves underfoot.
معنی فارسی کلمه crepitated
:
کریپیتیشن به معنای صدای خشک و خفیفی است که به ویژه هنگام شکستن یا ترکیدن مواد ایجاد میشود.