معنی فارسی cressiest
B1کِرِسِیترین، صفتی برای توصیف گیاهان یا سبزیجاتی که دارای طعم و عطر قوی هستند.
The superlative form of 'cress', used to describe the most pronounced in flavor or quality.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این سالاد دارای سبزیجات کِرِسِیتری است که میتوانید پیدا کنید.
مثال:
This salad has the cressiest greens you can find.
معنی(example):
بین سبزیجات، اینها کِرِسِیترينها هستند که طعم بیشتری دارند.
مثال:
Among the vegetables, these cressiest ones are the most flavorful.
معنی فارسی کلمه cressiest
:
کِرِسِیترین، صفتی برای توصیف گیاهان یا سبزیجاتی که دارای طعم و عطر قوی هستند.