معنی فارسی crestless
B2بدون قله؛ به ویژگی کوه یا تپهای اشاره دارد که فاقد بالاترین نقطه است.
Lacking a crest, often referring to mountain characteristics.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
کوه بدون قله و ملایم به نظر میرسید.
مثال:
The mountain appeared crestless and gentle.
معنی(example):
او تپههای بدون قله را برای کوهنوردی ترجیح میداد.
مثال:
He preferred the crestless hills for hiking.
معنی فارسی کلمه crestless
:
بدون قله؛ به ویژگی کوه یا تپهای اشاره دارد که فاقد بالاترین نقطه است.