معنی فارسی crewmanship

B2

مهارت‌ها و نگرش‌های مرتبط با کار دسته‌جمعی در شرایط دریایی.

The skill and practice of working effectively as a member of a crew.

example
معنی(example):

خدمه مهارت‌های خود را در طول مسابقه نشان می‌دهند.

مثال:

Crews demonstrate their crewmanship during the competition.

معنی(example):

هنر کار تیمی برای خدمه در یک کشتی بسیار مهم است.

مثال:

Crewmanship is essential for effective teamwork on a ship.

معنی فارسی کلمه crewmanship

: معنی crewmanship به فارسی

مهارت‌ها و نگرش‌های مرتبط با کار دسته‌جمعی در شرایط دریایی.