معنی فارسی cribriform

C1

کربریفورم به معنی دارای حفره‌های ریز یا نظم‌داده‌شده مانند الک است و در علم آناتومی به ساختارهای خاص اطلاق می‌شود.

Having a sieve-like appearance; often used in anatomical contexts.

adjective
معنی(adjective):

Perforated, as in the manner of a sieve.

مثال:

the cribriform plate of the ethmoid bone; a cribriform compress

example
معنی(example):

صفحه کربریفورم بخشی از جمجمه انسان است.

مثال:

The cribriform plate is part of the human skull.

معنی(example):

در آناتومی، 'کربریفورم' به ساختاری شبیه به الک اشاره دارد.

مثال:

In anatomy, cribriform refers to a sieve-like structure.

معنی فارسی کلمه cribriform

: معنی cribriform به فارسی

کربریفورم به معنی دارای حفره‌های ریز یا نظم‌داده‌شده مانند الک است و در علم آناتومی به ساختارهای خاص اطلاق می‌شود.