معنی فارسی crime wave
B2موج جرم، دورهای است که در آن تعداد جرایم به طرز چشمگیری افزایش مییابد.
A surge in crime rates within a particular area or period.
- NOUN
example
معنی(example):
شهر یک موج جرم را تجربه میکند که مردم را نگران کرده است.
مثال:
The city is experiencing a crime wave that has people worried.
معنی(example):
مقامات به موج جرم با افزایش گشت زنیها پاسخ میدهند.
مثال:
Officials are responding to the crime wave with increased patrols.
معنی فارسی کلمه crime wave
:
موج جرم، دورهای است که در آن تعداد جرایم به طرز چشمگیری افزایش مییابد.