معنی فارسی crimeless

B1

بدون جرم، به مکان یا وضعیتی اطلاق می‌شود که در آن هیچ جنایتی رخ نمی‌دهد.

Free from crime; lacking criminal activities.

example
معنی(example):

این جامعه به خاطر بی‌جرمی‌اش معروف بود.

مثال:

The community was known for being crimeless.

معنی(example):

او در محله‌ای بی‌جرم زندگی می‌کرد که احساس امنیت زیادی داشت.

مثال:

He lived in a crimeless neighborhood that felt very safe.

معنی فارسی کلمه crimeless

: معنی crimeless به فارسی

بدون جرم، به مکان یا وضعیتی اطلاق می‌شود که در آن هیچ جنایتی رخ نمی‌دهد.