معنی فارسی criminaldom

B1

آلفا وضعیت یا کیفیت جنایتکار، به دنیای افرادی اشاره دارد که مرتکب جرم شده‌اند.

The world or realm of criminals; the state of being involved in criminal activities.

example
معنی(example):

نوشته‌های او دیدی به دنیای جنایتکاران می‌دهد.

مثال:

His writings give insight into the world of criminaldom.

معنی(example):

او برای تز خود درباره مسائل اجتماعی به مطالعه جنایتکاران پرداخت.

مثال:

She studied criminaldom for her thesis on societal issues.

معنی فارسی کلمه criminaldom

: معنی criminaldom به فارسی

آلفا وضعیت یا کیفیت جنایتکار، به دنیای افرادی اشاره دارد که مرتکب جرم شده‌اند.