معنی فارسی crin
B1نوعی الیاف یا پارچه محکم و سفت که معمولاً برای استحکام لباسها استفاده میشود.
A stiff fabric made from horsehair or similar material, used in underskirts, dresses, and millinery.
- NOUN
example
معنی(example):
لباس با کرین خطدار شده بود تا ساختار به آن بدهد.
مثال:
The dress was lined with crin to give it structure.
معنی(example):
او از کرین برای ایجاد ظاهری پفیتر در دامنش استفاده کرد.
مثال:
She used crin to create a fuller look in her skirt.
معنی فارسی کلمه crin
:
نوعی الیاف یا پارچه محکم و سفت که معمولاً برای استحکام لباسها استفاده میشود.