معنی فارسی crinkle-cut
B1برشهای مچالهای، نوعی برش خاص که دارای لبههای واضح و چینخورده است.
Cut into small, more wavy, or folded pieces, often used for visual appeal.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
سیبزمینی سرخکرده با برش مچالهای نوع موردعلاقه من از سیبزمینیهاست.
مثال:
The crinkle-cut fries are my favorite type of fries.
معنی(example):
ما میتوانیم از سبزیجات با برش مچالهای برای جالب کردن سالاد استفاده کنیم.
مثال:
We can use crinkle-cut vegetables to make the salad look interesting.
معنی فارسی کلمه crinkle-cut
:
برشهای مچالهای، نوعی برش خاص که دارای لبههای واضح و چینخورده است.