معنی فارسی crisis management
C1مدیریت بحران، مجموعهای از اقدامات و فرآیندها برای مدیریت خطرات و بحرانها.
The process of preparing for, responding to, and recovering from a crisis.
- NOUN
example
معنی(example):
مدیریت بحران مؤثر برای هر سازمانی حیاتی است.
مثال:
Effective crisis management is crucial for any organization.
معنی(example):
او در مدیریت بحران تخصص داشت و میدانست چگونه با وضعیتهای اضطراری برخورد کند.
مثال:
She specialized in crisis management and knew how to handle emergencies.
معنی فارسی کلمه crisis management
:
مدیریت بحران، مجموعهای از اقدامات و فرآیندها برای مدیریت خطرات و بحرانها.