معنی فارسی crit

B1 /kɹɪt/

انتقادی که برای سنجش کیفیت یا بهبود یک اثر هنری ارائه می‌شود.

A criticism or critique, especially in an artistic context.

noun
معنی(noun):

Criticism.

معنی(noun):

Critique.

معنی(noun):

A proponent of critical legal studies.

معنی(noun):

A criterium race.

example
معنی(example):

او از معلم انتقادی درباره نقاشی‌اش دریافت کرد.

مثال:

He received a crit on his painting from the teacher.

معنی(example):

هنرمند از انتقاد قدردانی کرد زیرا به او کمک کرد تا پیشرفت کند.

مثال:

The artist appreciated the crit because it helped him improve.

معنی فارسی کلمه crit

: معنی crit به فارسی

انتقادی که برای سنجش کیفیت یا بهبود یک اثر هنری ارائه می‌شود.