معنی فارسی criterion
B2 /kɹaɪˈtɪəɹi.ən/معیار یا سنجه‌ای که برای ارزیابی یا قضاوت در مورد یک چیز استفاده می‌شود.
A standard or principle by which something is judged or decided.
- noun
noun
معنی(noun):
A standard or test by which individual things or people may be compared and judged.
مثال:
Criterion of choice, of decision, of selection
example
معنی(example):
معیار اصلی برای انتخاب نامزدها، تجربه است.
مثال:
The main criterion for selecting candidates is experience.
معنی(example):
چندین معیار باید برای کسب گواهینامه رعایت شود.
مثال:
Several criteria must be met to achieve certification.
معنی فارسی کلمه criterion
:
معیار یا سنجه‌ای که برای ارزیابی یا قضاوت در مورد یک چیز استفاده می‌شود.
