معنی فارسی criterional
B2مربوط به معیارها و استانداردهایی که برای ارزیابی استفاده میشوند.
Related to the principles or standards by which something is judged or assessed.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
جنبههای مربوط به معیار پروژه باید مورد توجه قرار گیرند.
مثال:
The criterional aspects of the project need to be addressed.
معنی(example):
درک عوامل مرتبط با معیار برای موفقیت ضروری است.
مثال:
Understanding the criterional factors is essential for success.
معنی فارسی کلمه criterional
:
مربوط به معیارها و استانداردهایی که برای ارزیابی استفاده میشوند.